کد خبر: ۱۸۶
۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

پاکبان پاک‌دست

«حسین کاظمی» پاکبان محله کوثرشمالی مشغول رفت‌وروب روزانه بوده که حدود160گرم طلا را پیدا می‌کند و این موضوع را به رئیس اداره خدمات شهری منطقه اطلاع می‌دهد. پس از آن با هماهنگی و پیگیری شهرداری منطقه مال‌باخته پیدا می‌شود و طلاها به طور کامل به او تحویل داده می‌شود.

چهارشنبه 17دی‌ماه 99، «حسین کاظمی» پاکبان محله کوثرشمالی مشغول رفت‌وروب روزانه بوده که حدود160گرم طلا را پیدا می‌کند و این موضوع را به رئیس اداره خدمات شهری منطقه اطلاع می‌دهد. پس از آن با هماهنگی و پیگیری شهرداری منطقه مال‌باخته پیدا می‌شود و طلاها به طور کامل به او تحویل داده می‌شود. به منظور تقدیر از این پاکبان پاکدست در حاشیه کمیته نظارتی منطقه که با حضور اعضای کمیته نظارتی و جواد اصغری، شهردار منطقه و جمعی از مسئولان شهرداری منطقه۹ برگزار شد، با اهدای لوح از کار او تجلیل شد.

 

تقدیر از حسین کاظمی؛ پاکبان پاک‌دست

 

پولم برکت دارد

حسین کاظمی سال 1364در یکی از محله‌های قدیم شهرمان به دنیا آمده است. درسش را تا پایان مقطع ابتدایی بیشتر ادامه نداده و وارد بازار کار شده است. در حال حاضر به همراه همسر و دو فرزندش در محله‌ میامی زندگی می‌کند. کاظمی از سال 1385 خدمتش را در اداره خدمات شهرداری آغاز ‌کرده است. سال95 مدتی را به کار دیگری ‌پرداخته اما دوباره از سال 1398به این اداره برمی‌گردد. او می‌گوید: بالأخره هر کاری سختی‌های خاص خودش را دارد. کار ما هم سرما و گرما و شیفت شب دارد. هر چند کارم در اداره خدمات شهری سخت است، اما آنچه برایم مهم‌تر است پول بابرکت پاکبانی است.

او بارها اشیای گران‌قمیتی را که شهروندان در گوشه و کنار این شهر گم کرده‌اند هنگام کار پیدا کرده و به صاحبانش برگردانده است. در این باره می‌گوید: از همان روز اولی که با همسرم ازدواج کردم او گفت اشیایی را که پیدا می‌کنی به خانه نیاور. اگر صاحبش پیدا نشود برایمان مسئولیت دارد.

این پاکبان درباره اشیایی که پیدا می‌کند می‌گوید: هنگامی که اشیای گمشده را پیدا می‌کنم خودم را در یک لحظه به‌جای فرد مال‌باخته می‌گذارم. به همین دلیل تلاش می‌کنم تا او را پیدا کنم و آنچه گم کرده را به او برسانم. به همسرم گفتم اگر من این اشیا را به صاحبانش نرسانم امکان دارد زباله‌گردها آن‌ها را بردارند و مشکلات بیشتری برای مال‌باخته پیش بیاید. حالا که همسرم نیتم را می‌داند، همراهم است.
به گفته خودش آنچه تا قبل از این پیدا کرده یک قطعه طلا یا مدارک هویتی یا مدارک ماشین بوده است. این‌بار محتویات داخل نایلون باارزش‌تر از دفعه‌های گذشته بوده است. او توضیح می‌دهد: در این سال‌ها که کار کردم بارها اتفاق افتاد بیمه‌نامه ماشین، گواهی‌نامه، کارت ملی و حتی قطعه طلا پیدا کردم که همه آن‌ها را به صاحبانش برگردانده‌ام. اما این بار قضیه یک قطعه طلای کوچک نبود حدود 150تا 160گرم طلا بود.

 

خانواده‌ام قانع هستند

کاظمی درباره چهارشنبه17دی ماه که طلاها را در تقاطع کوثر شمالی و ارشاد پیدا کرده می‌گوید: مانند هر روز صبح به محل سرشیفتم که محدوده کوثر شمالی است رفتم. مشغول رفت‌وروب بودم احساس می‌کردم پلاستیکی که کنار درخت افتاده با سر جارو تکان نمی‌خورد. خم شدم تا آن را بردارم. متوجه شدم محتویات آن سنگین است. روبان دور جعبه را باز کردم. با دیدن طلاها اول فکر کردم بدل هستند که گوشه خیابان رها شده‌اند اما بعد که به خانه بردم همسرم گفت طلاست.

کاظمی همان ابتدای پیدای کردن طلا قصد گزارش کردن آن را به سرپرست شیفت داشته، اما آن روز سرپرست نبوده و تا شنبه که کاظمی دوباره به سرکار بیاید صبر می‌کند. او می‌گوید: روز شنبه که سرکار آمدم به سرپرست شیفت گفتم که طلا پیدا کرده‌ام. گویا صاحب طلا هم خبر گم شدن طلایش را داده بود و همان روز با صاحبان طلا قرار گذاشته می‌شود و طلاها را در حضور مسئولان شهرداری به آن‌ها تحویل می‌دهند.

این پاکبان پاکدست توضیح می‌دهد: از زندگی‌ام راضی‌ام. همسر و فرزندان کم‌توقع و قانعی‌ دارم که با درآمدم خودشان را وفق داده‌اند. یک لحظه‌ هم وسوسه نمی‌شوم که طلا یا اشیای قیمتی را که پیدا می‌کنم برای خودم بردارم. این سبب شده تا هیچ وقت به دنبال زیاده‌خواهی نباشم.

فرد مال‌باخته چند روز قبل طلاهایش را از صندوق امانات بانک می‌گیرد. روز گم شدن طلاها، قبل خروج از خودرو برای اینکه جعبه داخل خودرو نظر دزدها را جلب نکند و در ضمن جای امنی آن‌ها را پنهان کرده باشد، جعبه‌ طلا را داخل سطل زباله خودرو قرار می‌دهد. همسر مال‌باخته که قصد تمیز کردن خودرو را داشته سطل زباله را کنار درخت خالی می‌کند. بعد از رسیدن به منزل متوجه گم شدن طلا می‌شوند و به اداره خدمات شهری اطلاع می‌دهند.

کلمات کلیدی
ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44